امروز می‌خواهم چند راز پنهان مذاکره را با شما به اشتراک بگذارم. این نکات به من کمک کرده‌اند تا در مذاکراتم موفق‌تر باشم و راحت‌تر به آنچه که می‌خواهم برسم. امیدوارم برای شما هم مفید باشند.
اولین نکته‌ای که می‌خواهم به شما بگویم، اهمیت آماده‌سازی دقیق است. قبل از هر مذاکره، من همیشه سعی می‌کنم اطلاعات کافی درباره طرف مقابل جمع‌آوری کنم. این شامل نیازها و خواسته‌های او و همچنین نقاط قوت و ضعف خودم می‌شود. هرچه بیشتر آماده باشم، اعتماد به نفس بیشتری دارم و می‌توانم بهتر عمل کنم.
دومین نکته، گوش دادن فعال است. من یاد گرفته‌ام که در طول مذاکره به دقت به طرف مقابل گوش دهم. این کار به من کمک می‌کند تا نیازها و خواسته‌های او را درک کنم و نقاط مشترک را شناسایی کنم. وقتی طرف مقابل احساس می‌کند که شنیده می‌شود، فضای مذاکره مثبت‌تر می‌شود.
سومین راز، ایجاد ارتباط مثبت است. من همیشه سعی می‌کنم با زبان بدن مناسب و لحن دوستانه، فضایی آرام و مثبت ایجاد کنم. این کار باعث می‌شود که طرف مقابل احساس راحتی کند و به راحتی نظرات و خواسته‌های خود را بیان کند.
انعطاف‌پذیری نیز یکی از کلیدهای موفقیت در مذاکره است. در طول مذاکره، ممکن است نیاز به تغییر استراتژی یا اهداف خود داشته باشم. این انعطاف‌پذیری به من این امکان را می‌دهد که به شرایط جدید پاسخ دهم و به توافق‌های بهتری دست یابم. تغییر‌هارا به عنوان یک فرصت ببینید.
مدیریت تعارضات هم بسیار مهم است. من در هر مذاکره‌ای ممکن است با تعارضاتی مواجه شوم. به جای اینکه به تعارضات دامن بزنم، سعی می‌کنم با پرسیدن سوالات باز و جستجوی راه‌حل‌های مشترک، فضا را آرام کنم.
تکنیک‌های روانشناسی نیز می‌توانند بسیار مؤثر باشند. من از تکنیک‌هایی مانند تأثیر متقابل و تعهد و سازگاری استفاده می‌کنم تا طرف مقابل را به سمت توافقی که می‌خواهم، هدایت کنم . مذاکره‌ی صحیح مانند یک سحر و جادو است.
شناخت زمان مناسب برای ارائه پیشنهادات هم نکته‌ای است که نباید فراموش کنید. من همیشه سعی می‌کنم پیشنهاداتم را در زمانی که طرف مقابل در حالت مثبت و خوشحال است، ارائه دهم. این کار شانس موفقیت من را افزایش می‌دهد.
و البته، تمرین و تجربه! من به شما توصیه می‌کنم که در مذاکره‌های مختلف شرکت کنید و از تجربیات خود و دیگران یاد بگیرید. این کار به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های خود را تقویت کنید. در ابتدا من سناریو‌‌‌ای می‌ساختم و خودم در آن تمرین میکردم.
حفظ آرامش در طول مذاکره نیز بسیار مهم است. من سعی می‌کنم در طول مذاکره آرامش خود را حفظ کنم تا بتوانم تصمیمات بهتری بگیرم و از واکنش‌های احساسی جلوگیری کنم. کنترل و مدیریت احساسات و هیجانات یکی از مهم ترین اصول درارتباطات است . در روزهای آتی در رابطه با این موضوع بیشتر صحبت خواهم کرد . پیشنهاد می‌کنم این فرصت را از دست ندید و با من همراه باشید.
در نهایت، پیگیری و ارزیابی نتایج مذاکره را فراموش نکنید. مذاکره با شروع و مدیریت آن تکمیل نمی‌شود بلکه جریان مذاکرات همچنان بعد از این مرحله جاری است. تجربه به من نشان داده مذاکره بی نتیجه ، موثر و ارزشمند نیست و اگر ناتمام بماند اعتبار مذاکره کننده از دست خواهد رفت. بعد از هر مذاکره، من نتایج را ارزیابی می‌کنم و از تجربیات خود درس می‌گیرم. این کار به من کمک می‌کند تا در مذاکره‌های آینده بهتر عمل کنم. همچنین لازم است بدانید صیانت جز مذاکره نیست ولی به ماندگاری آن کمک می‌کند.
باور اشتباهی که به وفور در اطرافیانم دیده ام این است که هرگاه در جریان مذاکره نتوانند منافع خود را تامین کنند ، حرفهای ترین رفتار را برهم زدن مذاکره می‌دانند.یک مذاکره کننده حرفهای توانایی اخذ نتیجه خوب را دارد.
مذاکره مؤثر یک مهارت حیاتی در دنیای کسب‌وکار است که نیاز به آماده‌سازی، گوش دادن فعال، ایجاد ارتباط مثبت و مدیریت تعارض دارد. با یادگیری و تمرین این مهارت‌ها، می‌توانید به یک مذاکره‌کننده موفق تبدیل شوید و به نتایج مطلوبی در کسب‌وکار خود دست یابید. تجربه به من نشان داده که با استفاده از این اصول، می‌توان به توافق‌های مؤثری دست یافت و روابط مثبت و پایداری را ایجاد کرد.